اولین کارگاه‌ آموزشی تربیت فرزند، به‌ همت روابط عمومی ‌جماعت دعوت و اصلاح پیرانشهر جهت پیشبرد اهداف والای جماعت در خصوص تربیت خانواده برای اعضای جماعت در اين شهرستان برگزار شد.

       بنا به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع‌رساني اصلاح، بامداد روز جمعه 18 فروردین ‌ماه سال 91، اولین کارگاه‌ آموزشی تربیت فرزند، به‌ همت روابط عمومی ‌جماعت دعوت و اصلاح پیرانشهر برای پیشبرد اهداف والای جماعت در خصوص تربیت خانواده، به‌وسیله‌ی امید آغابیگی دانشجوی دکترای روان‌شناسی ‌که به تحقیق، پژوهش و ترجمه در موضوع روان‌شناسی نیز مشغول است، برای اعضای جماعت در اين شهرستان  در مسجد هجرت برگزار شد.

       در این جلسه، قاعده‌ی تربیت فرزند با عنوان «آموزش مستمر فرزندان در هر دوره‌ی سنی خاص» مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

       آغابیگی، در ابتدا بر ضرورت تربیت فرزندان در حوزه‌ی تربیتی والدین تأکید نمود و اینکه والدین از قبول مسئولیت تربیتی آنان طفره نروند که اثرپذیری متقابل وجود داشته باشد، گفت: اهمیت و لزوم برنامه و آموزش فرزندان در دوره‌های سنی متفاوت از سوی والدین اعمال گردد که والدین در قبال واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های کودکان، روش تربیتی خود را تغییر می‌دهند و با هر رفتار کودک، چیز جدیدی می‌آموزند و روش تربیتی خود را پربارتر می‌کنند.

وی در ادامه، نکات تأثیرگذار زير را در تربیت و شکل گیری اخلاق فرزندان، یادآور شدند:

«اعتماد»

اینکه انسان در هر دوره‌ی سنی متفاوت، اعتماد به محیط اطراف خود دارد و نیاز به اعتماد در هر دوره‌ی سنی نوعی اخلاق و رفتار در انسان به وجود می‌آورد. مثلاً کودکان تا سن 2 سالگی دارای ناتوانی عمیق هستند، به همین خاطر والدین باید همیشه در دسترس آنان، باشند تا اینکه کودکان نسبت به امنیت خود و محیط اطراف اعتماد حاصل نمایند. 

       آغابیگی در ادامه با طرح چند سؤال و جواب مطالب را بیشتر تبیین نمود:

1- چگونه به کودک در اثرپذیری کمک کنیم؟

الف: اینکه هر چیزی مرهون روابطش است، قاعده‌ای ثابت‌شده ‌مي‌باشد. بدین معنی که فرزندان ما از جنس روابطی هستند که با آنان برقرار می‌کنیم و آنان نیز متقابلاً با ما ارتباط برقرار می‌کنند.

ب: به پرسش‌های کودک با دقت جواب بده، زیرا او از این طریق مسایل بسیاری می‌آموزد.

2- کودکان از چه چیزهایی تأثیرپذیری دارند؟

       همانگونه که عمل و کردار والدین و بزرگ‌ترها، مهم‌ترین چیزی است که کودکان از آن اثرپذیری دارند و قدما خیلی خوب این مسئله را درک کرده‌اند و گفته‌اند: کردار یک نفر در هزار نفر، از گفتار هزار نفر در یک نفر مؤثرتر است. و یا اینکه: دوصد گفته‌ چو نیم کردار نیست.

پس ما باید با مسأله‌ی تفاوت نسل‌ها به خوبی تعامل کنیم.

الف: قاطعیت و اعتماد به نفس بیش از اندازه نیز اثرپذیری را ضعیف می‌کند. والدین باید همیشه دیدگاه خود را برای فرزندان توضیح دهند و آنان را قانع کنند و مجالی برای اعتراض نیز بگذارند؛ ولو اینکه معتقد باشند صاحب حق مطلق هستند.

ب: تندروی در تأدیب، توجیه و گوشزد نمودن دائمی نیز اثرپذیری را ضعیف می‌کند، مانند:

* اصل تنبیه بدنی و زیاده‌روی در آن.

* مقایسه فرزند با فرزند همسایه برای اثبات کم‌کاری و تقصیر وی.

* سریع خشم گرفتن و فریاد زدن در مقابل خطای کودک و ...

* اینکه والدین از ابهام و کلی‌گویی پرهیز نمایند بلکه مسایل را شفاف برای آنان، بیان گردد. اینگونه رفتارها رابطه‌‌ی بین فرزندان و والدین را تیره و خصمانه كرده و رابطه‌ی عاطفی و دوستانه‌ی همراه با احترام و تفاهم را از بین می‌برد و مسیرها را جدا می‌کند.

ج: آیا می‌توان گفت چیزی که بیشتر از هر چیز دیگری فرزندان را از والدین می‌دزدد، تلویزیون است؟

اگر کامپیوتر، اینترنت، موبایل و بازی‌های الکترونیکی را به تلویزیون اضاف کنیم، به نظر می‌رسد، به خطا نرفته‌ایم.

       وی تأكيد كرد كه این مسایل افراد را به عزلت و گوشه‌گیری اجتماعی تشویق می‌کند و آنان را به سمت تفریح‌های شخصی و مستقل و به دور از خانواده سوق می‌دهد، و در نتیجه مساحت فاصله‌ی بین افراد یک خانواده گسترش می‌یابد. بنابراین ما ناچاریم مشاهده‌ی تلویزیون و امثال آن را برای کودک زمان‌بندی کنیم، و زمان آن را به حداقل ممکن کاهش دهیم، و شایسته است که در طول روز ساعاتی را مشخص کنیم که به هیچ وجه و توسط هیچکس تلویزیون روشن نشود، تا افراد خانواده دور هم بشینند و به درس، تحقیق و مطالعه بپردازند.

       لازم به ذکر است كه اولین کارگاه آموزشی در سال 1391، با حضور خواهران و برادران، به مدت 2 ساعت برگزار شد.